Search

نکاح

تعریف عقد نکاح (ازدواج)

عقد نکاح عقدی است که بین زن و مرد علقه زوجیت ایجاد می‌کند و به ایجاب و قبول به الفاظی که صراحتاً” دلالت بر قصد ازدواج نماید واقع می‌شود. مطابق مواد 192 و 1066 قانون مدنی تنها در مواردی که طرفین یا یکی از آن‌ها لال باشند نکاح به اشاره واقع می‌شود مشروط بر اینکه به طور وضوح حاکی از انشای عقد (قصد ازدواج) باشد. باید بدانیم که عقد نکاح با ایجاب و قبول کتبی واقع نمی‌شود. عقد نکاح توافق یا تراضی دو اراده است بنابراین مطابقت ایجاب و قبول برای تحقق عقد لازم است.

 

انواع نکاح

1- عقد نکاح دائم و منقطع (موقت)

نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد. اصل بر دائمی بودن نکاح است و در موارد تردید، نکاح، دائم تلقی می‌شود. مدت نکاح منقطع باید کاملاً” معین شود در غیر این صورت عقد باطل خواهد بود .

 

2- عقد نکاح معلق

عقد نکاح معلق باطل است البته در نکاح دائم تعلیق در مهر صحیح است مگر در نکاح موقت که تعلیق در مهر هم در آن صحیح نبوده و موجب بطلان نکاح است . (در عقد معلق طرفین اراده خود را به طور منجّز بیان می‌دارند ولی تأثیر آن را موقوف به امر دیگری می‌کنند تا پس از وقوع شرط تحقق پیدا کند). تعلیق در انحلال عقد نکاح (اقاله معلق یا شرط فسخ) نیز باطل است .

 

موانع عقد نکاح

ازدواج با محارم نسبی (مانند پدر و اجداد و …) و محارم سببی (مانند ازدواج بین مرد و مادرزن او و …) ممنوع است.

ازدواج هم‌زمان با دو خواهر ولو به‌صورت موقت ممنوع است.

ازدواج با زن شوهردار یا زنی که در عده طلاق یا در عده وفات است باطل است.

هرکس زن شوهردار را با علم به وجود علقه زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عده طلاق یا در عده وفات است با علم به عده و حرمت نکاح برای خود عقد کند عقد باطل و آن زن مطلقاً” بر آن شخص حرام موبّد (ابدی) می‌شود.

عقد در حال احرام باطل و با علم به حرمت موجب حرمت ابدی است.

تفریقی که لعان حاصل می‌شود موجب حرمت ابدی است.

( برای تحقق لعان، مرد باید به زن خود نسبت زنا دهد و ادعای مشاهده آن را بکند و چهار بار سوگند یاد کند که از راست‌گویان است و بار پنجم بگوید، لعن خدا بر من اگر از دروغگویان باشم. زن نیز باید چهار بار سوگند یاد کند که شوهر دروغگو است و بار پنجم بگوید: لعنت خدا بر من اگر او از راست‌گویان باشد.)

ادامه موانع نکاح

اگر مردی با مرد دیگری عمل شنیع (لواط) کند نمی‌تواند با مادر یا خواهر یا دختران مرد ازدواج کند.

زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفر بوده و مطلقه شده بر آن مرد حرام می‌شود.

زن هر شخصی که به نه طلاق که شش‌تای آن عدّی است مطلقه شده باشد بر آن شخص حرام موبد می‌شود.

(طلاق عدی، عبارت است از طلاقی که پس از وقوع آن، مرد در ایام عده به زن رجوع کند و پس از نزدیکی وی را در هر دیگر طلاق دهد.)

نکاح زن مسلمان با مرد غیرمسلمان جایز نیست.

نکاح مرد مسلمان با زن مشرک “مطلقاً” باطل است.

دولت می‌تواند ازدواج بعضی از مستخدمین و مأمورین رسمی دولتی را با زنی که تبعه خارجه باشد موکول به اجازه مخصوص نماید.

 

لزوم تعیین زن و شوهر

تعیین زن و شوهر به‌نحوی‌که برای هیچ یک از طرفین در شخص طرف دیگر شبهه نباشد شرط صحت نکاح است . در عقد نکاح شخصیت طرف مقابل علت عمده عقد است بنابراین اشتباه در شخصیت طرف عقد موجب بطلان عقد نکاح است. به‌عنوان‌مثال زنی می‌خواهد با مردی که انتخاب او بوده ازدواج کند.

 

بااین‌حال عقد ازدواج او به‌اشتباه با شخص دیگری منعقد می‌شود . البته امروزه امکان رخ‌دادن اشتباه در هویت طرف مقابل بسیار کم است .

 

شرایط طرفین عقد نکاح

در عقد نکاح طرفین باید قصد ازدواج و رضایت داشته باشند؛ برای مثال عقد نکاح در حالت مستی به علت فقدان قصد باطل است. اکراه معنوی موجب عدم نفوذ نکاح است زیرا رضایت را مخدوش می‌کند؛ برای مثال اگر زنی برای ازدواج رضایت کامل نداشته باشد و با اکراه معنوی عقد نماید اما بعد از زوال علت اکراه عقد را تنفیذ کند، نکاح صحیح است. ولی در اکراه مادی مانند حالت شکنجه عقد به جهت فقدان قصد، باطل است .

 

مواد 210 و 211 قانون مدنی مقرر داشته که متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند و برای اینکه متعاملین، اهل محسوب شوند باید بالغ، عاقل و رشید باشند؛ سن بلوغ در پسران 15 سال و در دختران 9 سال تمام قمری است .

 

نظریه مشورتی (6)، ش . 934/7 – 11/2/70 :

قانون مدنی در خصوص سن رشد ساکت است ولی رویه قضایی و اداری اثبات رشد را برای افراد 18 سال تمام لازم نمی‌داند و آن را به افراد بالغ کمتر از 18 سال اختصاص داده است لذا اصولا سن لازم برای انعقاد معامله 18 سال شمسی است. مطابق ماده 1041 قانون مدنی عقد نکاح در دختران قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسران قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به‌شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح (ولی قهری باید وجود مصلحت صغیر در نکاح را اثبات کند و صرف به بار نیامدن مفسده، کافی نیست .)

لایت پدر یا جد پدری در عقد نکاح

باید بدانیم که نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است و هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه خانواده به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید .

 

مطابق رأی وحدت رویه شماره 1 مورخ 29/1/1363هیئت عمومی دیوان عالی کشور ازاله بکارت خواه مشروع باشد یا نامشروع، ولایت پدر و جد پدری را ساقط می‌کند .

 

نکته: اذن ولی قائم به شخص است و قابل‌واگذاری نیست .

 

نکته: چنانچه دختر باکره‌ای بدون اذن پدر یا جد پدری، عقد نکاح منعقد کند، عقد غیر نافذ است. ولی پدر یا جد پدری می‌توانند با تنفیذ خود، آن عقد را نافذ نمایند و این تنفیذ دیگر قابل رجوع نیست .

 

اجازه عقد

در صورت فقدان پدر یا جد پدری، ازدواج دختر باکره نیاز به اخذ اجازه از شخص یا نهادی ندارد .

 

درصورتی‌که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و اخذ اجازه از آنها نیز غیرممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید؛ ثبت این ازدواج در دفاتر رسمی ازدواج منوط به احراز موارد فوق در دادگاه خانواده است .

 

نکته: ازدواج پسران بعد از رسیدن به 15 سال تمام شمسی نیاز به اخذ اجازه از هیچ شخص یا نهادی ندارد .

 

ولایت مادر یا جد مادری در نکاح

برای مادر یا جد مادری یا اشخاص دیگر ولایتی در نکاح و سایر امور نیست. وفق ماده 50 قانون حمایت خانواده چنانچه مردی بدون رعایت شرایط ماده 1041 قانون مدنی با دختری که به بلوغ نرسیده ازدواج نماید به حبس تعزیری درجه 6 محکوم می‌گردد. هرگاه ازدواج مذکور منتهی به نقص‌عضو یا بیماری دائم زن گردد، علاوه بر پرداخت دیه به حبس تعزیری درجه 5 و اگر ازدواج مذکور منتهی به فوت زن گردد، علاوه بر پرداخت دیه به حبس تعزیری درجه 4 محکوم می‌گردد .

 

هرگاه ولی قهری، مادر، سرپرست قانونی، مسئول نگهداری و مراقبت و تربیت زوجه و یا عاقد در ارتکاب جرم موضوع این ماده تأثیر مستقیم داشته باشند به حبس تعزیری درجه 6 محکوم می‌شوند .

 

ازدواج مجانین:

در ازدواج مجنون دائمی به علت فقدان قصد “مطلقاً” باطل است . ازدواج مجنون ادواری اگر در حالت افاقه باشد برای پسران منعی ندارد و برای دختران هم نیازمند اذن پدر یا جد پدری است .

 

مطابق ماده 88 قانون امور حسبی درصورتی‌که پزشک ازدواج مجنون را لازم بداند قیم با اجازه دادستان می‌تواند برای مجنون ازدواج نماید و هرگاه طلاق زوجه مجنون لازم باشد به پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه قیم طلاق می‌دهد .

 

وکالت در عقد نکاح

هریک از مرد و زن می‌تواند برای عقد نکاح وکالت به‌غیر دهد. وکیل باید برای اجرای صیغه عقد، عاقل، بالغ و قاصد باشد. درصورتی‌که زنی به طور مطلق به مردی وکالت دهد، وکیل نمی‌تواند موکله را برای خود تزویج کند، مگر اینکه این اذن “صریحاً” به او داده شده باشد. این حکم اختصاصی به مرد ندارد و درصورتی‌که وکیل هم زن باشد در حالت اطلاق وکالت، نمی‌تواند خود را به عقد موکلش درآورد، مگر آنکه اذن صریح به او داده شده باشد. اگر وکیل از آنچه که موکل راجع به شخص یا مهر یا خصوصیات دیگر معین کرده تخلف کند صحت عقد متوقف بر تنفیذ موکل خواهد بود .

 

حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر

به‌محض وقوع عقد، مرد مکلف به دادن مهریه و نفقه زن است.

حسن معاشرت

معاضدت در تشیید (استوارسازی، تقویت) مبانی خانواده و تربیت اولاد خود

وفاداری

سکونت مشترک

پرداخت هزینه‌های متعارف زندگی مشترک توسط زوج و …

طبق ماده 30 قانون حمایت خانواده در مواردی که زوجه در دادگاه ثابت کند به امر زوج یا اذن وی از مال خود برای مخارج متعارف زندگی مشترک که برعهده زوج است هزینه کرده و زوج نتواند قصد تبرع زوجه را اثبات کند، زوجه می‌تواند معادل آن را از زوج دریافت نماید .

 

مفهوم و مصادیق نفقه

نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به‌واسطه نقصان یا بیماری. در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است. در نکاح موقت، شوهر تکلیفی به پرداخت نفقه ندارد اما شرط الزام به انفاق در نکاح منقطع مجاز است. زوجه درهرحال می‌تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوی نماید و طلب زن بابت نفقه، طلب ممتاز است و در صورت ورشکستگی یا فوت شوهر و یا عدم کفایت اموال او برای پرداخت دیوان، بر سایر بدهی‌ها مقدم خواهد شد.

 

دیون فاقد وثیقه

البته منظور از سایر دیوان، دیوان فاقد وثیقه است. در صورت بودن یک یا چند نفر واجب‌النفقه دیگر زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود. هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود. زن می‌تواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه به دادگاه رجوع کند در این صورت دادگاه میزان نفقه را معین و شوهر را به دادن آن محکوم خواهد کرد. مطابق ماده 53 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 ترک انفاق زوجه، در صورتی وصف کیفری دارد که زوج، علی‌رغم استطاعت مالی، از پرداخت آن خودداری نماید.

 

ضمانت اجرای کیفری عدم پرداخت نفقه

هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد به حبس تعزیری درجه 6 محکوم می‌شود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزایی یا اجرای مجازات موقوف می‌شود. در صورت عدم امکان الزام شوهر به پرداخت نفقه و یا عجز شوهر از دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند و دادگاه شوهر او راه اجبار به طلاق می‌نماید .

 

پرداخت نفقه در ایام عده وفات

در ایام عده وفات، زن نفقه ندارد ولو اینکه باردار باشد مگر اینکه نیازمند باشد که در این صورت تحت عنوان نفقه اقارب می‌تواند به اقاربی که پرداخت نفقه بر آن‌ها واجب است، مراجعه نماید . (عده وفات شوهر، عبارت است از مدتی که زن، بعد از فوت شوهر، باید نگه دارد و تا انقضای آن، حق نکاح دائم یا موقت با مرد دیگری را نخواهد داشت).

 

نحوه پرداخت نفقه اشخاص واجب‌النفقه غایب

مطابق ماده 147 قانون امور حسبی نفقه اشخاص واجب‌النفقه غایب از وجوه نقد یا منافع اموال او داده می‌شود و در صورت عدم کفایت از اموال منقوله فروخته خواهد شد و اگر اموال منقول هم کافی نباشد اموال غیرمنقول فروخته می‌شود.

 

مهریه در عقد نکاح

باتوجه‌به آیه چهارم سوره نساء مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای بیان صدق رفتارش به زن می‌پردازد و در مقابل عوضی نیست . (نکاح عقدی تعهدی است نه معوض) هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد می‌توان مهر قرار داد. مهر باید بین طرفین تاحدی‌که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد. به‌مجرد عقد، زن مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. برای تأدیه تمام یا قسمتی از مهر می‌توان مدت یا اقساطی قرارداد. زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.

 

آیا شخصی غیر از شوهر می‌تواند متعهد به پرداخت مهریه گردد؟

بله در این صورت الزام شوهر به دادن مهر از بین نمی‌رود و ثالث در حکم ضامن خواهد بود. تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است. طرفین برای تعیین میزان مهر محدودیتی ندارند؛ اما هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن بیشتر باشد، مطالبه مازاد از میزان 110 سکه و یا معادل آن مطابق ماده 22 قانون حمایت خانواده منوط به اثبات ملائت (توانایی مالی) زوج است .

 

مهریه وجه نقد

چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می‌گردد. محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند. “ضمناً” مطابق رأی وحدت رویه شماره 647 هیئت عمومی دیوان عالی کشور مطالبه آن مستلزم رعایت شرایط مندرج در ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی نیست.

 

بنابراین عدم مطالبه مهریه از سوی زوجه یا اعسار زوج، مانع محاسبه مهریه وجه رایج به نرخ روز نیست. نرخ تورم زمان تأدیه ملاک است، نه زمان مطالب. در مواردی که مهریه زوجه باید به نرخ روز از ترکه زوج متوفی پرداخت شود، تاریخ فوت مبنای محاسبه مهریه خواهد بود .

 

شرایط تعیین مهریه

توافق زن و مرد، در خصوص مهر در مقایسه با عقد نکاح یک قرارداد تبعی است و باید شرایط اساسی صحت معاملات در قرارداد مهر نیز رعایت شود. هرگاه مهر فاقد یکی از شرایط صحت باشد، باطل ولی عقد نکاح دائم صحیح خواهد بود. برای مثال اگر زوجین توافق کنند که مهریه زوجه 200 میلیون تومان وجه نقد باشد به جهت تأسیس قمارخانه برای زوجه این مهر به جهت عدم مشروعیت باطل ولی نکاح دائم صحیح است. مهر می‌تواند عین معین مانند خانه و زمین، عین کلی مانند سکه و طلا، منفعت مانند اجاره‌بها و یا حق (اعم از دینی و عینی) باشد.

 

عین معینی که در تملک اشخاص ثالث است را می‌توان به‌عنوان مهر قرارداد و لزومی ندارد که عین مهر در مالکیت شوهر باشد. در این صورت اگر مالک، انتقال مهر را تنفیذ نکند، زن مستحق مثل یا قیمت خواهد بود. به‌عنوان‌مثال اگر مردی ماشین متعلق به پدر خود را به‌عنوان مهریه زوجه قرارداد و پدر زوج یعنی مالک ماشین این انتقال را اجازه نکند، زن مستحق مثل یا قیمت ماشین است.

 

سایر شرایط تعیین مهریه

هرگاه مهر، عین معین باشد، باید در زمان عقد موجود باشد و اگر معلوم شود که آن عین در زمان عقد، موجود نبوده، تعیین مهر، باطل خواهد بود.هرگاه مهر، عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب بوده و یا تلف شود شوهر ضامن عیب و تلف است.

 

چنانچه در عقد نکاح شرط شود که زن در صورت تأخیر مرد در پرداخت مهریه، حق فسخ عقد را خواهد داشت، یا اینکه در این صورت نکاح منفسخ باشد (خودبه‌خود فسخ شود) ، چنین شروطی باطل ولیکن عقد صحیح است.

اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می‌توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معیّن کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معیّن بین آنها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود.

 

مهرالمثل

مهرالمثل، مهری است که به‌موجب قرارداد تعیین نشده بلکه باتوجه‌به شرایط زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او و همچنین معمول محل  تعیین می‌گردد. در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است. درصورتی‌که مهریه تعیین شده بین طرفین مجهول باشد یا مالیّت نداشته باشد زن مستحق مهرالمثل است .

 

شرایط پرداخت مهریه

اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچ‌گونه مهری نیست. هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود. هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است؛ در مهر المتعه، برخلاف مهرالمثل، وضع و شأن زن ملاک قرار نمی‌گیرد، بلکه وضع مالی شوهر مدنظر قرار می‌گیرد .

 

تعیین مهریه توسط زن

اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شود نمی‌تواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید. ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود در این صورت شوهر یا شخص ثالث می‌تواند مهر را هرقدر بخواهد معین کند. شخصی که زوجین با توافق هم تعیین مهر را به او واگذار می‌کنند، داور طرفین است و هیچ یک از طرفین، حق عزل او را بدون رضای دیگری ندارد. طلاق یا فسخ نکاح موجب زوال سمت داور نیست .

 

قراردادن سفر حج به‌عنوان مهریه

نظریه مشورتی (6)، شماره 4551/7، مورخ 17/6/1378:

 

اگر مهر زوجه سفر حج باشد، نه پرداخت هزینه سفر حج، زوج باید مقدمات سفر زوجه را فراهم نماید و زوجه نمی‌تواند بهای آن را درخواست نماید.

 

تعیین مهر در نکاح منقطع

این نکاح منقطع عدم ذکر مهر در عقد موجب بطلان عقد است. در نکاح منقطع فوت زن در اثنا و مدت موجب اسقاط مهر نمی‌شود حتی اگر شوهر با او نزدیکی نکند.باید توجه داشت که در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهر را بدهد.

درصورتی‌که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر گرفته شوهر می‌تواند آن را استرداد نماید.

 

ارث در نکاح دائم

مطابق ماده 864 قانون مدنی از جمله اشخاصی که به‌موجب سبب، ارث می‌برند هر یک از زوجین دائم است که در حین فوت دیگری زنده باشد. زوج از تمام اموال زوجه ارث می‌برد و در صورت فرزند دار نبودن زوجه نصف ترکه و در صورت فرزند دار بودن زوجه یک‌چهارم ترکه را ارث می‌برد.

 

زوجه در صورت فرزند دار نبودن زوج یک‌چهارم از کلیه اموال منقول و غیرمنقول ارث می‌برد. زوجه در صورت فرزند دار بودن زوج یک‌هشتم از عین اموال منقول و یک‌هشتم از قیمت اموال غیرمنقول ارث می‌برد. در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به‌غیراز زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفی خود را می‌برد. لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلا وارث خواهد بود.

 

ارث در نکاح منقطع

در نکاح موقت زوجین از یکدیگر ارث نمی‌برند. شرط وراثت در نکاح موقت به دلیل تعارض با قواعد آمره نامشروع و باطل است ولی مبطل نکاح موقت نیست.

 

مستفاد از مواد 226 و 232 قانون امور حسبی :

در نظام حقوقی ما “اصولاً” حقوق به ارث می‌رسند اما بدهی‌ها به ارث نمی‌رسند. به این معنا که اگر مورث طلبی داشته باشد با فوت وی، طلب از بین نمی‌رود (مانند مهریه که با فوت زن از بین نمی‌رود و به وراث وی می‌رسد) اما بدهی به ارث نمی‌رسد به این معنا که بدهی باید از اموال باقی‌مانده خود متوفی (ترکه) پرداخت شود و درصورتی‌که اثبات شود ترکه کفاف بدهی را نمی‌دهد، متوفی مدیون از دنیا رفته و وراث تکلیف حقوقی به پرداخت آن از اموال شخصی خویش ندارند، بنابراین اگر مردی 200 سکه بهار آزادی مهر همسر خویش نماید و در زمان فوت، اموال وی تنها کفاف 100 سکه را بدهد وراث مرد تکلیفی به پرداخت مهریه ندارند.

 

شروط ضمن عقد نکاح

ماده 1119 قانون مدنی مقرر می‌دارد: طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد کند یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آن‌ها با یکدیگر غیرقابل‌تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.

 

موارد یاد شده در ماده فوق، تمثیلی است و جنبه حصری ندارد؛ اما شرطی صحیح است که:

 

انجام آن غیر مقدور نباشد.

در آن نفع و فایده وجود داشته باشد.

مشروع باشد.

سایر شروط قابل درج در ضمن عقد نکاح

شرط اشتغال زوجه

حق تعیین مسکن توسط زوجه

شرط ادامه تحصیل زوجه

شرط تنصیف دارایی

ق حضانت فرزندان

حق خروج از کشور و …

موارد حق طلاق زوجه

دررابطه‌با حق طلاق زوجه باید بدانیم که:

 

می‌توان ضمن عقد نکاح یا عقد لازم دیگر به زن برای طلاق به طور مطلق، وکالت داد، بدون اینکه اعمال وکالت موکول به تحقق شرطی باشد.

 

مطابق با ماده 579 قانون مدنی:

 

موکل می‌تواند هروقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر اینکه وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.

 

راه‌های اسقاط حق موکل در عزل وکیل :

شرط کردن عقد وکالت به‌صورت شرط فعل (مثبت): به این معنا که مثلاً در عقد نکاح، زوج متعهد شود که به زوجه وکالت در طلاق بدهد؛ در این صورت، قدر متیقن، آنچه لازم است، اعطای وکالت است یعنی زوج مکلف است به زوجه وکالت در طلاق بدهد.

در مثال فوق‌الذکر (تعهد به اعطای وکالت ضمن عقد نکاح)، اگر قصد طرفین اعطای حق باشد نه‌تنها وکیل قابل عزل نخواهد بود بلکه حجر موکل نیز بی‌تأثیر است و اگر قصد طرفین صرفا ایجاد نیابت و اذن باشد، چنین وکالتی جایز است.

 

به‌عبارت‌دیگر لازم یا جایز بودن چنین توافقی بستگی به‌قصد مشترک طرفین دارد .

شرط کردن عقد وکالت به‌صورت شرط نتیجه: به این معنا که مثلا در عقد نکاح، شرط شود که زوجه از جانب زوج، وکیل در طلاق باشد؛ در این صورت با تحقق عقد نکاح، شرط نیز به‌خودی‌خود محقق شده و زوجه، وکیل در طلاق محسوب می‌شود و وکالت به‌تبع نکاح از آن کسب لزوم می‌کند و زوج حق عزل وکیل را نخواهد داشت .

شرط عدم عزل وکیل به‌صورت شرط فعل (منفی): به این معنا که موکل تعهد کند که وکیل را عزل نکند؛ به‌عبارت‌دیگر ضمن عقد لازمی بر موکل شرط می‌شود که از عزل وکیل خودداری نماید؛ اگر قصد مشترک طرفین از درج چنین شرطی، اسقاط حق عزل وکیل باشد، عزل وی تأثیری نخواهد داشت .

شرط عدم عزل وکیل به‌صورت شرط نتیجه: بدین معنا که بر موکل شرط شود که وی حق عزل وکیل را ندارد به‌عبارت‌دیگر حق عزل وکیل از موکل سلب شود که در این صورت عزل وکیل ممکن نبوده و فاقد اثر است .

شرط عدم عزل وکیل ضمن خود عقد وکالت (وکالت بلاعزل)

طلاقی که از سوی زوجه به وکالت از زوج صورت می‌گیرد، مثل این است که خود زوج، زوجه را مطلقه کرده باشد .اعطای وکالت به زوجه، حق طلاق را از مرد سلب نمی‌کند و شرط خلاف آن، نامشروع و باطل است .

 

آیا درج شرط عدم نزدیکی در نکاح ممکن است؟

بله شرط عدم نزدیکی، مخالف مقتضای ذات عقد نکاح نبوده و منع قانونی نیز ندارد، در نتیجه چنین شرطی صحیح است مشروط بر اینکه دلیل موجهی داشته باشد مانند بیماری.

 

وفق ماده 196 قانون مدنی کسی که معامله می‌کند آن معامله برای خود آن شخص محسوب است مگر اینکه در موقع عقد خلاف آن را تصریح نماید یا بعد خلاف آن ثابت شود مع‌ذلک ممکن است در ضمن معامله که شخص برای خود می‌کند تعهدی هم به نفع شخص ثالث بنماید.قسمت اخیر ماده 196 عقد نکاح را در برنمی‌گیرد و تحقق نکاح نیازمند قبولی ثالث است.همچنین زوجین می‌توانند ضمن عقد نکاح شرطی را به نفع ثالث درج کنند.

 

شروط ضمن عقد نکاح

برای مثال در ضمن عقد نکاح زوج متعهد گردد که حق سکنی یک طبقه از آپارتمان خود را به مادر زوجه تا زمانی که وی در قید حیات است بدهد. در این صورت ثالث یعنی مادر زوجه به استناد عدم اجرای تعهد حق فسخ نکاح را ندارد چون طرف قرارداد نبوده است. تنها می‌تواند متعهد را به اجرای شرط الزام کند و در صورت عدم امکان الزام، مطالبه خسارت نماید.

 

مشروط له یعنی زوجه هم می‌تواند الزام زوج را به اجرای شرط خواسته و یا مطالبه خسارت کند.

 

در تعهد به نفع ثالث، با فوت منتفع یعنی مادر زوجه، حق به ورثه او منتقل نمی‌شود مگر شرط خلاف شده باشد.

 

اگر ثالث حق را قبول کند و سپس آن را اسقاط نماید یا فوت کند حق به مشروط له یعنی زوجه منتقل نمی‌شود.

 

آیا زوجین می‌توانند در ضمن عقد نکاح شرطی را بر علیه ثالث (تعهد به فعل ثالث) درج کنند؟

بله شرط علیه ثالث صحیح است اما ثالث را ملزم نمی‌سازد و در صورت عدم ایفای تعهد از جانب ثالث، مشروط علیه باید خسارت بپردازد.

 

برای مثال زوج در ضمن عقد نکاح شرط می‌کند که حق سکنی از یک واحد از آپارتمان پدرش متعلق به او و همسرش باشد، درج چنین شرطی پدر زوج را ملزم نمی‌سازد که یک واحد آپارتمانش را در اختیار زوج و زوجه قرار دهد.

 

همچنین ممکن است شرط ضمنی، معهود عرفی باشد، به‌عنوان‌مثال، چنان چه مردی به خواستگاری دختری رود، ظاهر بر این است که مرد مجرد است و در صورت عدم قرینه خلاف، دختر به‌شرط مجرد بودن با وی ازدواج می‌کند ولو در عقد نکاح صریحاً ذکر نشود؛ همچنین اگر زوجه سابقا ازدواج نموده، عرفاً انتظار می‌رود که بیان می‌نماید و در صورت عدم قرینه خلاف، مرد به‌شرط عدم سابقه ازدواج، با وی ازدواج می‌کند ولو در عقد نکاح صریحا ذکر نشود. زیرا امر متعارف، به منزله ذکر در عقد است.

 

ثبت عقد نکاح

ماده 20 قانون حمایت خانواده مقرر داشته است که ثبت عقد نکاح دائم، فسخ و انفساخ آن، طلاق، رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است .

 

چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه 5 و یا حبس تعزیری درجه 7 محکوم می‌شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است .

 

در سه مورد ثبت ازواج موقت الزامی است:

 

ا. باردار شدن زوجه

 

توافق طرفین

شرط ضمن عقد

دادگاه صالح

مطابق ماده 4 قانون حمایت خانواده رسیدگی به امور و دعاوی نکاح، شروط ضمن عقد نکاح، مهریه، نفقه، تمکین و نشوز در صلاحیت دادگاه خانواده است.

 

پاسخ به برخی از سؤالات پرتکرار:

آیا امکان تقاضای گواهی بکارت قبل از ازدواج وجود دارد؟

به‌طورکلی هر یک از طرفین می‌تواند برای انجام وصلت از طرف مقابل تقاضا کند که تصدیق پزشک به صحت از بیماری‌های مسری مانند سل، ایدز و … ارائه دهد.

 

گواهی تجرد یا بکارت و یا گواهی عدم اعتیاد از دیگر گواهی‌هایی است که می‌تواند از طرف مقابل تقاضا شود .

 

مطابق ماده 23 قانون حمایت خانواده  چنانچه گواهی صادر شده بر وجود اعتیاد و یا بیماری دلالت کند. ثبت نکاح در صورت اطلاع طرفین به مفاد گواهی، بدون مانع است.

 

باتوجه‌به اینکه زن باید در منزلی که شوهر تعیین می‌کند سکنی نماید؛ آیا امکان ترک منزل شوهر از سوی زوجه به دلیل ترس از ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی وجود دارد؟

بله در این صورت زن می‌تواند مسکن جداگانه اختیار کند و در صورت اثبات احتمال ضرر دادگاه حکم به بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد.  مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.

 

آیا زوجین می‌توانند همسر خود را از حرفه یا صنعتی که به آن اشتغال دارد، منع کنند؟

مطابق ماده 1117 قانون مدنی شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.

 

مرد باید ثابت کند که شغل زن خلاف مصالح یا حیثیت خانوادگی است. البته در خصوص مشاغل ذاتاً نامشروع، نیازی به این اثبات نیست.

 

زنان هم می‌تواند با رعایت شرایط ماده 1117، شوهر را از اشتغال به کار منع کند، مشروط بر اینکه اختلالی در امر معیشت خانواده ایجاد نشود.

 

قاعده موجود در ماده 1117 از قواعد آمره است بنابراین چنانچه شرطی خلاف آن در حین نکاح شده باشد، نامشروع و باطل خواهد بود.

 

ضمانت اجرای عدم تمکین چیست؟

اگر زوجین حقوق ناشی از نکاح را که برای یکدیگر حاصل شده ایفا نکنند نشوز کرده‌اند.

 

درصورتی‌که زن ناشزه باشد، ضمانت اجرای عدم تمکین سقوط نفقه و یا تجویز ازدواج مجدد (بند 3 ماده 16 قانون حمایت خانواده) است.

 

آیا امکان ازدواج دو جنس موافق در ایران وجود دارد؟

 

خیر، ازدواج میان دو جنس موافق (زن با زن یا مرد با مرد) بر خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه بوده و طبق ماده 975 قانون مدنی باطل است.

 

مواد 1035، 1059، 1067، 1122، 1124 قانون مدنی مویّد منحصر بودن نکاح به دو جنس مخالف است.

 

آیا بعد از به‌هم‌خوردن نامزدی امکان استرداد هدایا وجود دارد؟

بله هر یک از نامزدها می‌تواند در صورت به‌هم‌خوردن وصلت منظور هدایایی را که به‌طرف دیگر داده است مطالبه کند.

 

اگر عین هدایا موجود نباشد مستحق قیمت هدایایی خواهد بود که عادتا نگاه‌داشته می‌شوند، مگر اینکه آن هدایا بدون تقصیر طرف دیگر تلف شده باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 15 =

فهرست مطالب نکاح

هفته نامه

فرم ثبت نام باشگاه مشتریان

[vip-payment]