ازدواج موقت یا به قول عموم صیغه که به آن متعه نیز می گویند در اسلام و در فقه شیعه به عنوان یکی از انواع ازدواج شناخته میشود که مدت زمان مشخصی را در برمیگیرد. در این نوع ازدواج، زوجین با توافق قبلی به صورت موقت و برای مدت معینی ازدواج میکنند. این نوع ازدواج در شرایطی که ازدواج دائمی ممکن نیست یا برخی مواقع و شرایط خاص مثل سفر، انتقال موقت به منطقهای دیگر و … نیاز به ازدواج موقت را ایجاب میکند، انجام میشود.در فقه شیعه، ازدواج موقت به شرط رعایت برخی شرایط مشخص مجاز است. این شرایط عموماً شامل رعایت اصول اخلاقی، حفظ حقوق زن و مرد در زمان ازدواج، پرداخت مهریه و … میشود.ازدواج موقت در برخی از جوامع اسلامی مورد قبول است و به عنوان یک راهکار موقت برای رفع نیازهای اجتماعی و شخصی مطرح میشود، اما در دیگر جوامع از جمله اکثریت اهل سنت این نوع ازدواج با انتقادها و رویکردهای مختلفی مواجه است و گاهی حتی به عنوان غیرقانونی تلقی میشود.
ازدواج موقت در قانون ایران
در قانون ایران ازدواج در دو قالب کلی قرار میگیرد ازدواج دائم و ازدواج موقت که نام دیگر آن صیغه، متعه، نکاح منقطع میباشد.ازدواج موقت یا در فقه اسلامی به عنوان یک نوع ازدواج مورد توجه قرار میگیرد که برخلاف ازدواج دائمی، با مدت زمان مشخص و محدود صورت میگیرد. در قانون ایران، این نوع ازدواج نیز تحت شرایط خاصی قابل قبول است و تحت عنوان “ازدواج موقت”به آن اشاره میشود.
در قانون مدنی ایران، مواد ۱۰۷۵ تا ۱۰۷۷ به بیان شرایط ازدواج موقت پرداخته است. همچنین، در برخی قوانین مرتبط نظیر قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۵۳ و ۱۳۹۱ برخی ضوابط نکاح موقت ارائه گردیده است.
این شرایط شامل مواردی مانند توافق طرفین، تعیین مدت ازدواج، پرداخت مهریه و غیره میشود. این امور باید طبق قوانین و مقررات مربوطه رعایت شود تا ازدواج موقت به رسمیت شناخته شود.بر اساس فقه شیعه و قوانین ایران، ازدواج موقت به طور کلی قانونی و شرعی است ولی لازم است شرایط مربوطه در قوانین رعایت شود تا این ازدواج به رسمیت شناخته شود و از نظر شرعی مورد تأیید قرار گیرد.
شرایط ازدواج موقت
برای برقراری این نوع از رابطه زوجیت، شرایط خاصی باید رعایت شود. این شرایط باید همه مانند ازدواج دائم باشند، با این تفاوت که دو شرط اضافی وجود دارد که در ادامه توضیح داده میشود:
۱.اولین شرط، رضایت طرفین و خواندن صیغه است. در ازدواج موقت، نوشتن و شاهد گرفتن صیغه لازم نیست. صیغه میتواند توسط خود زن و مرد خوانده شود. این صیغه باید مفهوم ازدواج موقت را منتقل کند و مهریه و مدت زمان ازدواج را مشخص کند.
۲.هر دو طرف باید مانند ازدواج دائم، عاقل، بالغ و مختار باشند. به این معنی که باید به طور اختیاری ازدواج کنند و مجبور به این کار نباشند. در صورت عدم رعایت این شرط، عقد باطل خواهد بود.
۳.در زمان عقد، زن نباید در عقد شخص دیگری باشد.
۴.دختر بالغ و عاقل که باکره است، برای ازدواج موقت باید اجازه پدر یا جد پدری خود را بگیرد. اما اگر قبلاً ازدواج داشته باشد، اجازه نیازی ندارد.
۵.اگر زن قبلاً در عقد دائم یا صیغه مرد دیگری بوده است، باید مدت عدهاش تمام شده باشد.
مهریه زن در ازدواج موقت
در ازدواج موقت، مهریه به عنوان یکی از شرایط اساسی مورد توجه است. ازدواج موقت با توجه به مدت مشخص و محدودی که تعیین میشود، نیازمند تعیین مهریه مشخص است. به طور کلی، وقتی که صیغه خوانده میشود، مرد به میزان مهریه مدیون زن میشود و باید آن را به او پرداخت کند.
حتی اگر مرد قصد داشته باشد مهریه را پرداخت نکند و در هنگام تعیین مهریه حضور داشته باشد، او همچنان باید مهریه را به زن بپردازد. اگر مهریه در عقد تعیین شده باشد و مرد به هر دلیلی آن را پرداخت نکند، عقد صحیح است، اما از نظر شرع و عرف، مرد به عنوان بدهکار و مدیون زن شناخته میشود.
ازدواج موقت حتی در صورتی که مرد به علت حوادث مانند ورشکستگی یا آتشسوزی، توانایی مالی را از دست داده باشد، معمولاً منجر به بدهی مرد نسبت به زن میشود. در این صورت، مرد در زمانی که توانایی مالی را بدست آورد، باید مهریه را به زن پرداخت کند.به طور کلی، در ازدواج موقت، مرد ملزم به پرداخت مهریه تعیینشده به زن است، مگر این که زن تمایل داشته باشد مبلغ مهر خود را ببخشد.
نفقه زن در ازدواج موقت
در ازدواج موقت، زن به طور عمومی حق نفقه یا خرجی گرفتن از مرد را ندارد، مگر این که در زمان عقد شرط شده باشد یا عقد بر اساس آن جاری شده باشد. این بدان معنی است که اگر در عقد ازدواج موقت تعیین شود که مرد ملزم به پرداخت نفقه به زن است یا اینکه زن و مرد در زمان عقد به این موضوع موافقت کنند، زن حق نفقه دارد. اگر مرد از دادن نفقه خودداری کند، این عمل جرمی نیست، اما زن میتواند توسط دادگاه او را مجبور به پرداخت نفقه کند.
اگرچه عدم وجود الزامی برای پرداخت نفقه در ازدواج موقت نقصی نیست و تعیین مدت و مهریه در این نوع ازدواج به دلیل در نظر گرفتن شرایط و مخارج زن از آنجا که زن به طور عمومی حق نفقه ندارد. این موارد معمولاً به منظور حفظ منافع زن در این نوع ازدواج تعیین میشوند. این اقدامات میتواند زن را در جلوگیری از نیاز به نفقه تسهیل کند و از وابستگی زن به مرد در این خصوص جلوگیری کند.
انحلال ازدواج موقت
طبق ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی، واژه “طلاق” یا “جدایی” مختص ازدواج دائم است و در ازدواج موقت کاربردی ندارد. در واقع، در ازدواج موقت، صیغه به طور خودبهخود منقضی میشود و پس از اتمام مدت معین، ازدواج به پایان میرسد. اگر شوهر مدت باقیمانده را ببخشد یا به اصطلاح بذل کند، ازدواج تمام میشود و هیچ نیازی به اجرای مراحل طلاق مانند ثبت محضری و غیره که در ازدواج دائم لازم است، وجود ندارد. بنابراین، در ازدواج موقت، مفهوم طلاق یا جدایی به کار نمیرود زیرا این نوع ازدواج از پیش برای مدت مشخص بوده و پس از اتمام آن، به طور خودبخود پایان میپذیرد.
در ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی بر اساس این ماده” عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل می شود”در مورد فسخ نکاح لازم به ذکر است فسخ نکاح در عقد دائم و موقت یکسان بوده و تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند همان عیوبی که در مورد فسخ نکاح می باشد یعنی مواد ۱۱۲۲تا ۱۱۲۶ قانون مدنی را شامل می شود.
مواردی که منجر به انحلال نکاح در ازدواج موقت میشوند، شامل موارد زیر است:
۱.فسخ نکاح: فسخ نکاح در ازدواج موقت به معنای پایان دادن به این ازدواج است. این موضوع در صورت وجود عیبها و شرایطی که در قوانین مربوطه تعیین شده است، امکانپذیر است.
۲.بذل مدت: مرد میتواند مدت باقیمانده از ازدواج موقت را به زن ببخشد، به اصطلاح بذل کند. این موضوع به اختیار مرد است، اما در صورت دستیافتن به عسر و حرج برای زن، او میتواند از دادگاه الزام مرد به بذل مدت را درخواست کند.
۳.انقضای مدت: در ازدواج موقت، عقد محدود به یک مدت زمانی است. پس از پایان این مدت، ازدواج به صورت خودبخود منحل میشود و به این موضوع انقضای مدت گفته میشود. به عنوان مثال، اگر مدت ازدواج موقت دو سال باشد، پس از دو سال این ازدواج به پایان میرسد.
فسخ صیغه قبل از موعد
در ازدواج موقت، مرد دارای حق فسخ صیغه قبل از موعد است. او میتواند هر زمان که بخواهد، مدت عقد موقت را ببخشد و صیغه را فسخ کند. اما از نظر شرع و قانون، این حق برای زن در نظر گرفته نشده است. برخی از فقها معتقدند که مرد میتواند هنگام عقد وکالت به زن دهد تا او هر زمان که بخواهد صیغه را فسخ کند. اما برخی دیگر میگویند که حق فسخ را نمیتوان به زن واگذار کرد، بلکه میتوان به او وکالت داد تا از طرف شوهر باقیمانده مدت را ببخشد.
همچنین، فسخ صیغه در این نوع ازدواج ممکن است براساس وجود عیب در یکی از طرفین یا توسط عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده است، انجام شود. در این صورت، حق فسخ برای زن وجود دارد. مثلاً، اگر مرد دارای عیبهایی مانند جنون، اختلالات جنسی، یا عدم توانایی در روابط جنسی باشد، زن حق فسخ صیغه را دارد. همچنین، وجود عیوبی در زن نیز میتواند حق فسخ نکاح را برای مرد ایجاد کند. اما اگر زن و مرد پیش از عقد از وجود این عیبها آگاه بوده باشند، حق فسخ برای آنها وجود نخواهد داشت.
عده زن در ازدواج موقت
در ازدواج موقت، موضوع “عده” یا مدت انتظار برای ازدواج مجدد برای زن پس از جدا شدن یا فوت همسر فعلی، با ازدواج دائم متفاوت است. بر اساس ماده ۱۱۵۲ قانون مدنی، مدت عده برای زن غیرباردار پس از تمام شدن مدت ازدواج موقت، فسخ آن یا بخشیدن مدت توسط شوهر، برابر با دو دوره عادت ماهانه است. اما اگر زن با اقتضای سن عادت ماهانه نداشته باشد، مدت عده برای او ۴۵ روز خواهد بود. اما اگر زن باردار باشد، مدت عده تا زمان وضع حمل است و او نیازی به عده ندارد.
در صورتی که زن یائسه باشد یا با همسر خود نزدیکی نکرده باشد، نیازی به عده ندارد و میتواند بلافاصله برای ازدواج مجدد اقدام کند.
در صورت فوت همسر، زن باید چهار ماه و ده روز عده نگه دارد، مگر این که باردار باشد، در این صورت مدت عده تا زمان وضع حمل است. البته اگر فاصله بین وضع حمل و مرگ شوهر کمتر از چهار ماه و ده روز باشد، زن نیز باید این مدت را رعایت کند.
وضعیت فرزند حاصل از ازدواج موقت
یکی از دلایل اصلی تاکید بر ثبت عقد ازدواج موقت، بارداری زن است. به دلیل اینکه دریافت شناسنامه برای زن، باید بتواند اثبات کند که فرزند متعلق به مرد است و فرزند نیز مشروع است. به این معنا که در زمان تشکیل نطفه، زن و مرد شرعاً به عنوان همسران در نظر گرفته میشوند. در نتیجه، باید زن این موضوع را اثبات کند که با مرد ازدواج موقت داشته است. این موضوع در برخی موارد ممکن است با مشکلاتی همراه باشد.
اگر ثابت شود که فرزند مشروع است، مرد موظف است برای فرزند خود شناسنامه بگیرد و این فرزند از تمامی حقوق قانونی خود، از جمله حقوق میراثی، بهرهمند خواهد بود.
در صورتی که مرد در شرایطی حضور نداشته باشد، قانون به زن اجازه میدهد که به نمایندگی از خود برای فرزند شناسنامه بگیرد. البته این اجازه مشروط به اثبات این موضوع است که فرزند واقعی مشروعیت دارد.
ارث بردن در ازدواج موقت
در ازدواج موقت، موضوع ارث از دو جنبه قابل بررسی است: اولاً، ارث بردن زن از مرد، و دوماً، ارث بردن فرزندان حاصل از این ازدواج:
۱. ارث بردن زن از مرد: در قانون مدنی ذکر شده است که اگر زوجین ازدواج دائمی داشته باشند و از ارث ممنوع نباشند، از یکدیگر ارث میبرند. اما در مورد ازدواج موقت، قانون به طور صریحی مسأله ارث را تعیین نکرده است و زن و مرد در ازدواج موقت از هم ارث نمیبرند.
۲. ارث بردن فرزندان: حالت ارث بردن فرزندان حاصل از ازدواج موقت متفاوت است. اگر عقد موقت به صورت قانونی ثبت شده باشد، حقوق فرزندان مانند فرزندان ازدواج دائم به رسمیت شناخته میشود و آنها از ارث پدر خود میبرند. در این صورت، پدر موظف است که هزینه نگهداری و نفقه فرزندان و زن را بپردازد و فرزندان نیز از پدر ارث میبرند.
اما در صورتی که ازدواج موقت به صورت قانونی ثبت نشده باشد، اثبات این موضوع بسیار دشوار و در برخی موارد غیرممکن است. به عبارت دیگر، برای اینکه فرزندان ازدواج موقت حقوق خود را بگیرند، لازم است که این ازدواج به صورت رسمی ثبت شده باشد.
موارد الزامی بودن ثبت ازدواج موقت
ثبت ازدواج موقت به صورت قانونی در موارد زیر الزامی است:
۱.بارداری زن
اگر زن در طول ازدواج موقت باردار شود، این ازدواج باید به صورت قانونی ثبت شود.
۲.توافق طرفین
اگر زن و مرد توافق کرده باشند که ازدواج موقت خود را ثبت کنند، این کار باید انجام شود. این توافق میتواند از طریق شهود یا مدارک مثل شاهدان ثبت شده باشد.
۳.شرط ضمن عقد
اگر در ضمن عقد موقت، شرطی برای ثبت آن تعیین شده باشد، مانند ذکر شرط ، این کار باید به صورت قانونی انجام شود. این شرط میتواند به صورت کتبی باشد یا با داشتن شواهد قابل اثبات باشد.
ضمانت اجرای عدم ثبت نکاح دائم
اگر مرد از ثبت ازدواج موقت در شرایطی که باید آن را ثبت کند، خودداری کند، ممکن است مواجه با جریمه و مجازاتی قانونی شود. بر اساس قانون حمایت از خانواده، مرد در این صورت ممکن است:
الف-به پرداخت جریمه نقدی درجه پنج محکوم شود. این جریمه معمولاً به عنوان تنبیه برای عدم رعایت وظایف قانونی در زمینه ثبت ازدواج موقت اعمال میشود.
ب-ممکن است به حبس تعزیری درجه هفت محکوم شود. این مجازات در برخی موارد به عنوان تنبیه جدیتر برای عدم اجرای وظایف قانونی اعمال میشود.
بنابراین، مرد باید آگاه باشد که عدم ثبت ازدواج موقت در شرایط مربوطه ممکن است منجر به مسائل قانونی و تبعات جدی شود.